
پشت صحنه پاکیزگی خیابانهای منطقه ثامن
به روزهای آخر شهریور که نزدیک میشویم، شلوغی شهر را بیشتر حس میکنیم، اما با این حجم مسافر در خیابانهای منتهی به حرم و حتی کوچهپسکوچههای منطقه ثامن، اثری از زباله نیست.
این خیابانهای تمیز حاصل تلاش شبانهروزی ۴۷۰ نفر از نیروهای خدماتشهری و ۷۰ نفر نیروی انضباط شهری (سدمعبر) در سه شیفت پیاپی است تا زائران حرمرضوی خاطرهای خوش از سفر خود داشته باشند.
برای گفتن خداقوت، با چند نفر از پاکبانهای منطقه همصحبت و چند قدمی با آنها هممسیر شدیم.
عرض ارادت هنگام کار
حسن و حسین سبزهکار دو برادری هستند که سالهاست در منطقه ثامن خدمت میکنند. حسینآقا هفدهسال از عمرش را جارو به دست گرفته و مسیر زائران را رفتوروب کرده است. خود را خادم امامرضا (ع) میداند و میگوید: اگر یک روز سر کار نیایم، انگار چیزی کم دارم.
او بیشتر از یکسال است در قسمت ورودی صحن غدیر کار میکند و یکی از دلخوشیهایش چایخوردن در چایخانه این صحن است. درباره تقسیمبندی وظایف میگوید: درست است که کار در هر قسمت که باشد باید انجام شود، ولی بعضی مسیرها بهتر است، چون نزدیک امامرضا (ع) هستیم. بعضی قسمتها هم سختتر است؛ مثل بازارچه حاجآقاجان. چون هم زائر زیادی از آنجا عبور میکند و هم کسبه زیادی دارد.
حسنآقا چهار سال پس از برادرش به منطقه ثامن آمده است. هر روز صبح پیش از شروع کار رو به گنبد میکند، سلامی میدهد و از امام مهربانیها برای روزی حلالش تشکر میکند و بعد دست به جارو میبرد.
او میگوید: مسیرهای نزدیک به حرم و اطراف آن را بیشتر دوست دارم و همیشه از امامرضا (ع) خواستهام محل خدمتم طوری باشد که هنگام کار چشمم به گنبد بیفتد. تا الان هم بیشتر در حاشیه طبرسی بودهام و فلکه آب و الان هم خیابان شیرازی.
آنطور که برادران سبزهکار میگویند، پیداکردن کیف و وسایل مردم در بین زبالههای گوشه خیابان زیاد اتفاق میافتد، آن هم وسایل زائرانی که شاید هنگام پیداشدن وسایلشان، فرسنگها از مشهد دور شده باشند.
حسنآقا تعریف میکند: یکبار کیف مدارک زائری را پیدا کردم که اهل چهارمحالوبختیاری بود. از روی مدارک، شماره تلفنش را برداشتم و به او زنگ زدم. از پیداکردن مدارک ناامید شده و در مسیر برگشت نزدیکیهای سمنان بود. دیدم مسیر زیادی را رفته است و نمیتواند برگردد، خودم رفتم اداره پست و مدارک را برایش ارسال کردم. سال بعد که به مشهد آمد، با من تماس گرفت و کلی تشکر کرد.
حسینآقا در ادامه صحبتهای برادرش میگوید: مردم موبایلشان را زیاد جا میگذارند. منتظر میمانیم به خطشان زنگ بزنند تا به دستشان برسانیم. اما پیداشدن طلا و پول کمتر پیش میآید. یکبار کیفی با چندصد دلار و درهم پیدا کردم و تحویل اداره ناحیه دادم. ششسال قبل هم یک انگشتر طلا پیدا کردم که قدیمی و قیمتی بود و تحویل اداره ناحیه دادم. خانمی که صاحب انگشتر بود، با شنیدن خبر پیداشدن انگشترش اشک شوق میریخت. یک هفته هر روز میآمد و تشکر میکرد و برایم دعا میکرد که یادگار مادرش را به او برگرداندم.
ناجی بچههای گمشده
صحبت از پیداکردن وسایل زائران که میشود، علیاصغر غدیری میگوید: چندبار پیش آمده است که بچههای کوچک را پیدا کردهام و بردهام به کانکس کلانتری، اما یکبار بچه ششسالهای را دیدم که در خیابان سرگردان بود و گریه میکرد. از کلانتری هم میترسید و بردم به دفتر پیداشدگان حرم سپردمش.
همیشه از امامرضا (ع) خواستهام محل خدمتم طوری باشد که هنگام کار چشمم به گنبد بیفتد
غدیری بیستسال است که در خدماتشهری منطقه ثامن کار میکند و با زائران زیادی روبهرو شده است. این پاکبان قدیمی میگوید: خانمهای سالخورده هم هستند که گم میشوند. چون خیلی از خانهها و کوچهها خراب شده است، الان کمتر پیش میآید، اما قدیم در کوچههای پیچدرپیچ بهجز مسافران، مشهدیهایی که اهل این محلهها نبودند هم گم میشدند.
غدیری جزو پاکبانهایی است که در سالهای قبل برای کمک در روزهای اربعین به عراق هم رفته است. میگوید: من رفتهام نجف و کربلا برای کمک، ولی اینجا در محدوده حرم مدیران حساس هستند که نظافت کامل برقرار باشد و خیلی سخت میگیرند.
ما را درک کنید
همراه پاکبانها تا رهباغ رضوان میرویم. در مسیر، زائران خداقوت میگویند و با لبخند همراهیشان میکنند. غلامعلی نوروزی پاسخ لبخند را با لبخند میدهد و میگوید: خیلی از مردم از کنار ما که رد میشوند، التماس دعا میگویند. همین حرف خستگی را از تنمان میگیرد.
این پاکبان جوان سری تکان میدهد و با گله میگوید: بیشتر افرادی که نظافت را رعایت نمیکنند، کسبه و مغازهدارها هستند. میبینند که کوچه را جارو زدهایم و گاری را هم میبینند، ولی زبالهشان را پرت میکنند بیرون مغازه و وقتی هم که تذکر میدهیم، میگویند وظیفهتان است که جمع کنید.
نوروزی با همه سختیهای کار در منطقه ثامن، میگوید: از چهاردهسال پیش که از تایباد به مشهد آمدم، در منطقه ثامن بودهام و اینقدر عاشق کار در کنار امامرضا (ع) هستم که نمیتوانم جای دیگری کار کنم.
ابراهیم فتحآبادی یکی از جوانهایی است که پس از یازدهسال کار در منطقه ثامن، از حجم زیاد کار گله دارد و میگوید: ایام زیارتی که میشود، حجم کار سرسامآور است. ما هم درک میکنیم که باید خیابانها برای زائران تمیز باشد و بیوقفه کار میکنیم، اما توقع داریم بعد از روزهای شلوغی، مسئولان هم ما را درک کنند.
سخت، اما پربرکت
در میان پاکبانهای جوان، مجید صفایی که یازدهسال قبل از منطقه ۹ به اطراف حرم آمده و کار در مناطق دیگر را هم تجربه کرده است، با وجود سنگینی کار میگوید: در منطقه ثامن کار سختتر، اما بهتر است. چون کنار حرم هستیم و مزد کارمان را از امامرضا (ع) میگیریم.
درک میکنیم که باید خیابانها برای زائران تمیز باشد و بیوقفه کار میکنیم، اما توقع داریم مسئولان هم ما را درک کنند
در میان صحبتش به زائری که مسیر را گم کرده است، آدرس میدهد و میگوید: برکت پول زحمتکشی، آن هم برای زوار را بهروشنی میبینیم.
حسین سبزهکار با خندهای آرام میگوید: همین که صبح به صبح میآییم به حضرت سلام میدهیم، همین که زائری در حال عبور شانهمان را میبوسد و خداقوت میگوید، همین که بین روز و هنگام کار رو به حضرت میکنیم و عرض ارادتی و راز و نیازی، بیشتر چه چیزی از خدا میخواهیم؟
وقتی میخواهیم عکس دستهجمعی بگیریم، پاکبانی که مسئول نظافت رهباغ رضوان است، میآید کنار همکارانش میایستد تا در عکس باشد. گاری و جارویش را هم میآورد و خودش را اینطور معرفی میکند: عباسآقا بهلولی، سهسال است در رهباغ رضوان هستم. بهجز جارو زدن، صندلیها و سطلها را هم نظافت میکنم. خسته هم نمیشوم. چون برای زائران امامرضاجانم کار میکنم.
* این گزارش پنجشنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۰۵ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.